به نام خدا و برای خدا

وقتی پرونده انتخابات مجلس خبرگان رهبری در دوره های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد به نکات جالب و عبرت آموزی می رسیم و می بینیم که چند ماه قبل از بررسی تائید یا رد صلاحیتها توسط شورای نگهبان، جریان بهانه گیری که با نفاقدر پشت سر اعضاء بیت امام خمینی پنهان شده و معروف به جریان چپ هستند، حمله به شورای نگهبان را از امور تکلیفی و واجب خود از سال 1369 می دانند! و لذا با یک برنامه مشخص به این نهاد نظارتی که مسئولیت تائید صلاحیتها و برگزاری با سلامت انتخابات را بر عهده دارد، ناجوان مردانه حمله می کنند، اما در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، اتفاق عجیبی دیگری رخ داده و جناب روحانی که دستیار همیشگی آقای رفسنجانی در هر عرصه ای می باشد و در جریان راست قرار داشته است، این بار بدون اعلام رسمی به ائتلاف تاکتیکی آقای رفسنجانی با جریان چپ منافق پیوسته و حمله به شورای نگهبان را این بار صاحب کلید و تدبیر! عهده دار گردیده است.

چرایی ورود رئیس جمهور در حمله به شورای نگهان غیر قابل باور بود، زیرا جناب روحانی از اول انفلاب تا کنون بر اساس تائید همین شورای نگهبان و با همین شیوه بر کرسی مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری تکیه زده و مبالغ قابل توجهی هم برای خرید منزل اشرافی در خیابان مقدس اردبیلی دریافت نموده است و لذا دستور حمله نابجا و غیر قابل تصور آقای روحانی به شورای نگهبان از سوی پدر خوانده دولت و فتنه گران فاقد صلاحیت صادر گردیده است و رئیس جمهور هم ناچاراً خود را وارد بازی خطرناک جناب رفسنجانی و فتنه گران نموده است، هر چند شورای نگهبان در سالهای گذشته می توانست جناب روحانی را بخاطر خوی اشرافی گری، رمز و راز خوکشی فرزندش، چگونگی تحصیل در انگلستان و همزمان مدیریت مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و دبیر شورای عالی امنیت ملی و نوشتن جندین کتاب در همین ایام و دریافت حقوق 12 میلیون تومانی صلاحیتش را مورد تردید جدی قرار دهد، زیرا اگر فردی چنین اشکالات مطرح شده را داشته باشد، امکان ورودش به بعضی از مشاغل ناممکن است!

پس حمله غوغاسالاران، فتنه‌گران و ساکتین فتنه سال 88 به نهاد شورای نگهبان قانون اساسی همانند دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران بوده و ادامه دار است، زیرا جریان چپ و ایادی منافق آنها که امروز خود را به دروغ اصلاح طلب می خوانند، همواره با جانشین بحق امام راحلمان، امام خامنه ای زاویه داشته و بر همین اساس حمله به شورای نگهبان در ذات مرض آلود و حسادت آنان، نسبت به ولی فقیه موج میزند و گر نه همین شورای نگهبان در دهه اول انقلاب همواره مورد حقد و کینه لیبرالها و منافقین بوده و سپس در دهه دوم، سوم و چهارم انقلاب مورد حمله جریان چپ که بعد از امام نماینده قشر اشرافی، لیبرالها و اپوزیسیون خارج از کشور را است، قرار گرفته و شورای نگهبان هم بخوبی می داند که هدف اصلی جریان نفاق، تضعیف و تخریب رهبری نظام اسلامی آن هم بخاطر پایبندی و حفاظت از نظام اسلامی است و لذا دنیا طلبان ادامه حیات سیاسی ننگین خود را در حمله به شورای نگهبان می دانند و به همین خاطر شورای نگهبان  باید همچنان در خط اصیل امام و انقلاب به تکلیف الهی خود در دفاع از کلیت نظام اسلامی عمل نماید و اهانتهای جریان نفاق آنان را از پاسداری از نظام اسلامی لحظه ای غافل و خسته نکند. انشاء الله

والسلام